درس ۸ نهم: همزیستی با مام میهن

درس هشتم: همزیستی با مام میهن

 همزیستی با مام میهن

بند نخست (ص ۵۸):
قلمرو زبانی: گوارا: دلنشین، خوشمزه / می بالند: رشد می کنند/ آوند: ظرف، لوله باریک در تنه درختان
قلمرو ادبی: کنایه (دل به مهر کسی گرم و تپنده داشتن: عاشقانه و مهرورزانه زندگی کردن/ جان گرفتن: بزرگ شدن و رشد کردن و نیرو گرفتن)/ تضاد (خوشی – ناخوشی)

بند دوم (ص ۵۸):
قلمرو زبانی: گوهر: ارزشمند و قیمتی / همتا: مانند، نظیر / مام: مادر
قلمرو ادبی: تشبیه (مادر گرامی گوهری است… / کارگاه آفرینش) / واج آرایی (گ – ر: مادر گرامی گوهری است که در کارگاه آفرینش همتایی ندارد)

بند سوم (ص ۵۸):
قلمرو زبانی: پرورندگی: پرورش دادن، تربیت کردن / باشندگان: ج باشنده، ساکنان، حاضران/ زاد و بود: هست و نیست، مسکن/ لهجه: سخن گویش: سخن گفتن، گفتار
قلمرو ادبی: تشخیص (میهن برای همه هم پیوندان و باشندگانش مادرانه رفتار می کند چشم میهن)/ کنایه (زاد و بود: همه هستی و سرمایه)/ مراعات نظیر (رنگ – نژاد – لهجه – گویش – زبان)

بند چهارم (ص ۵۹):
قلمرو زبانی: درآیید: وارد شوید / گونه گونی: گوناگون بودن/ رخسار: چهره، صورت / آبشخور: سرچشمه / مایه ور: پرمایه، سرشار، ارجمند
قلمرو ادبی: مراعات نظیر (قد – قامت – رنگ – رخسار / رگ – ریشه – خاک)/ تشبیه (مام میهن)/ تضاد (خار – گل)

بند پنجم (۵۹):
قلمرو زبانی: فراخنا: پهنا و گستردگی/ نوا: گفتار، لحن/ کام: دهان
قلمرو ادبی: تشبيه (ایران به گلستانی می ماند که…) | کنایه (شیره جان در کام کسی داشتن پرورش دادن با همه وجود)

بند ششم (۵۹):
قلمرو زبانی: ستد و داد: گرفتن و دادن/ گزند: آسیب / شکیب: آرام، صبر، تحمل / خفاش خو: مانند خفاش
قلمرو ادبی: کنایه (جان فشانی: فدا کردن جان / روی نمودن گزند: آسیب و صدمه دیدن / بی خویش: بی قرار / خفاش خویان: دشمنان بدجنس / به جان می کوشند: با همه توان و وجود / خفاش خویان: دشمنان بدجنس)/ تضاد (ستد و داد)

بند هفتم (۵۹):
قلمرو زبانی: بدخواهان: دشمنان/ تاختن: حمله کردن
قلمرو ادبی: کنایه (تن را سپر کردن: فداکاری / بر بیگانه تاختن: به دشمن حمله کردن و جنگیدن/ مشت گره کردن: اراده مصمم برای دفاع / پشت به پشت: همکاری نزدیک، همراهی)

بند هشتم (ص۶۰):
قلمرو زبانی: زردشتی: پیرو دین زرتشت / آذری: منسوب به آذربایجان / گیلک: اهل گیلان
قلمرو ادبی: مراعات نظیر (زردشتی – آذری – گیلک)

بیت: همی خواهم از کردگار جهان
شناسنده آشکار و نهان

که باشد ز هر بد نگهدارتان
همه نیک نامی بود یارتان
قلمرو ادبی: تلميح (شناسنده آشکار و نهان: عالم الغيب والشهاده)/ تضاد (آشکار و نهان – نیک و بد) / جناس (نهان – جهان)

بند نهم (ص۶۰):
قلمرو زبانی: اقلیت: گروه اندک / وابستگان: ج وابسته، منسوبان

بند دهم (ص۶۰):
قلمرو زبانی: آشوری: نام قوم از نژاد سامی که در سرزمین بابل ساکن شدند / ارمنی: اهل ارمنستان / جمهوری: مردمی

بند یازدهم (ص ۶۱):
قلمرو زبانی: همزیستی: با هم زندگی کردن / اقوام: ج قوم، گروه‌ها/ پشتوانه: پشتیبان / پولادین: فولادی / آوردگاه: میدان جنگ/ اهرمن: اهریمن، شیطان
قلمرو ادبی: تناسب (دشمنان – اهرمن خویان) / کنایه (اهرمن خویان: دشمنان شیطان صفت)
بند دوازدهم (ص ۶۱):
قلمرو زبانی: به هر روی: به هر صورت / از آن: متعلق به / آرمیدن: آرام گرفتن، آسوده شدن
قلمرو ادبی: کنایه (انگشت به دهان گذاشتن: شگفت زده و متعجب کردن)

بند سیزدهم (ص ۶۱):
قلمرو زبانی: هم جوشی: همراهی و هم الفت / ندا: صدا
قلمرو ادبی: تشبيه (ملت ایران چونان شیر می غرند)

 

قالب شعری: مثنوی (دوتایی )
سراینده: فردوسی

واژه های قافیه : بیت ۱: نشست – دست/ بیت ۲: يزدان شناس – هراس / بیت ۳: ویران – شیران/ بیت ۴: من – تن / بیت ۵: کشتن – دشمن / واژه های ردیف: «من است» در بیت ۱، «شود» در بیت ۳، «مباد» در بیت ۴، «دهیم» در بیت ۵

بیت ۱: ندانی که ایران نشست من است
جهان سربه سر زیر دست من است
قلمرو زبانی: نشست: سرا و خانه / سربه سر: سراسر / بیت دارای سه جمله است/ نشست: مسند
قلمرو ادبی: کنایه (زیر دست بودن: مطیع و فرمانبردار بودن) / واج آرایی (س – ن) قلمرو فکری: آیا نمی‌دانی که ایران، سرا و خانه من است و همه دنیا زیر دست و مطيع من است.

بیت ۲: همه یکدلانند یزدان شناس
به نیکی ندارند از بد هراس
قلمرو زبانی: یکدل: متحد / یزدان: خدا/ هراس: ترس / دو جمله دارد/ هراس: مفعول
قلمرو ادبی: کنایه (یکدل؛ صمیمی بودن)/ تضاد (نیک – بد) / واج آرایی (د)
قلمرو فکری: مردم ایران یک دل و متحد هستند و از سختی ها و دشواری ها هیچ گونه هراس و ترسی ندارند.

بیت ۳: دریغ است ایران که ویران شود
کنام پلنگان و شیران شود
قلمرو زبانی: کنام: سکونتگاه جانوران وحشی | پلنگان و شیران: دشمنان ددمنش / دارای سه جمله / دريغ، ویران، کنام: مسند / شود: مضارع التزامی
قلمرو ادبی: جناس(ایران – ویران – شیران) / تناسب (کنام – پلنگان – شیران) واج آرایی (ن)
قلمرو فکری: حیف است که ایران خراب و ویران شود و به آشیانه دشمنان وحشی صفت تبدیل گردد.

بیت ۴: چو ایران نباشد تن من مباد
در این بوم و بر زنده یک تن مباد
قلمرو زبانی: چو: اگر/ بوم و بر: سرزمین / مباد: نباشد / زنده: مسند / بوم و بر: متمم / یک تن: نهاد
قلمرو ادبی: تکرار (تن)/ جناس (تن – من)
قلمرو فکری: اگر قرار باشد که روزی کشور ایران از بین برود، امیدوارم که آن روز، من هم زنده نباشم و در این سرزمین یک نفر هم زنده نباشد.

بیت ۵: همه سربه سر تن به کشتن دهیم
از آن به که کشور به دشمن دهیم
قلمرو زبانی: سربه سر: سراسر، تماما / به: بهتر / این بیت سه جمله دارد/ به (از آن به = بهتر): مسند/ کشور: مفعول
قلمرو ادبی: کنایه (تن به کشتن دادن: آماده شدن برای مرگ) / تناسب (کشتن – دشمن) / جناس (به – به)
قلمرو فکری: اگر همگی در برابر مرگ تسلیم شویم، بهتر از آن است که کشور خود را به دست دشمنان بسپاریم.

خودارزیابی درس ۸ نهم

۱.چرا میهن را به مادر تشبیه می کنند؟
زیرا همانگونه که مادر باعث رشد و پرورش فرزندان می شود، این میهن ماست که باعث رشد و پیشرفت ما می شود. سرنوشت فرزندان به مادرشان بستگی دارد همانطور که سرنوشت ما هم به وجود میهنمان وابسته است.

۲.به نظر شما منظور از دو سویه بودن رابطه مادر و فرزند چیست؟
چون هم مادر به فرزندان خود عشق می ورزد و جان و مال خود را فدای فرزندان می کند، فرزندان نیز نسبت به مادر خود عشق و محبت و علاقه دارند؛ پس این یک رابطه دو طرفه می باشد.

۳.یک جامعه همدل چه ویژگی هایی دارد؟
اعضای یک جامعه همدل، با هم دیگر متحد هستند. هرچند که ممکن است با هم تفاوت ها و اختلاف نظر هایی داشته باشند اما همگی برای رشد و پیشرفت جامعه تلاش می کنند و رو به جلو حرکت می کنند.

نوشتن درس همزیستی با مام میهن

۱.ده واژه مهم املایی متن درس را بیابید و بنویسید.
شوق انگیز، نظام اسلامی، لهجه و گویش، آبشخور، روی و رخساره، گزند اهرمن خویان، اقوام یک صدا، دریغ، دلاورانه، مهرآشیانِ وطن، بدخواهان، رخسار، جلوه

۲.در گروه های اسمی مشخّص شده، هسته، وابسته و نوع آنها را بنویسید.
الف) فرزندان در پرتوِ گرم و گوارای مادر، جان می‌گیرند.
پرتوِ: هسته
گرم و گوارا: وابسته پسین (صفت)
مادر: وابسته پسین (مضاف الیه)

ب) در همین دوران دفاع مقدّس، ایرانیان همه برای وطن، تن را سپر کرده‌اند.
همین: وابسته پیشین (صفت اشاره)
دوران: هسته
دفاع: وابسته پسین (مضاف الیه)
مقدّس: وابسته پسین (صفت)

۳.پیام عبارت زیر را بنویسید.
«ایران ما به گلستانی می‌ماند که در دل و دامان خود، عزیزکانی را می‌پروراند و شیرۀ جان خویش در کامشان می‌دارد.»
سرزمین عزیزمان ایران با تمام وجود انسان های آزاده بزرگی را پرورش می دهد و حس انسان دوستی و غیرت و وطن دوستی را در آنها ایجاد می کند.

۴.جمله و بیت های زیر را از نظر رابطه تضاد معنایی واژه ها بررسی کنید و نتیجه را بنویسید.
تا کی آخِر چو بنفشه، سَرِ غفلت در پیش
حیف باشد که تو در خوابی و نرگس بیدار
 خواب ، بیدار

گر تکبّر می‌کنی، با خواجگان سِفله کن
وَر تواضع می‌کنی با مردم درویش کن
تکبر ، تواضع
خواجگان ، درویش

به نزد مِهان و به نزد کِهان
به آزار موری، نیرزد جهان
مهان ، کهان

… با آرامش آن آرمیده‌اند و در آشوبش بی‌قراری کرده‌اند.
آرامش ، آشوب 
آرمیده‌اند ، بی‌قراری کرده‌اند.

4.3 3 آرا
امتیاز شما به این مطلب
اشتراک جهت
اطلاع از
guest

0 دیدگاه ها
بازخورد داخلی
مشاهده همه دیدگاه ها
0
دیدگاه خود را درباره ی این پست با ما به اشتراک بگذاریدx