درس ۱۰ هفتم: کلاس ادبیات

کلاس ادبیات

معنی لغات مهم :
چشم دوختن : کنایه از نگاه کردن
جاذبه : گیرایی، جذابیت
دستپاچگی:عجله، شتاب زدگی
درنگ: مکث، توقف کوتاه
رزق:روزی
جرئت: شجاعت
لحن: آهنگ

مرواریدی در صدف

معنی لغات مهم :
بیندوزد: ذخیره کند
مرغک: مرغ کوچک
خُرد: کوچک
چمیدن: به ناز راه رفتن
رمیدن:گریختن
رام: چیره، مسلط
زمانه: روزگار
مردم چشم: مردمک چشم
تحسین: آفرین گفتن
نوابغ: جمع نابغه، باهوش و زیرک
نظیر: مثل و مانند

دانش ادبی: پدر از پروین همچون مرواریدی در صدف با دقت مراقبت می کرد: تشبیه
معنی ابیات:
ای مرغک خرد، ز آشیانه
پرواز کن و پریدن آموز
ای پرنده کوچک از آشیانه خود پرواز کن تا راه و روش پرواز کردن را یاد بگیری.
تا کی حرکات کودکانه؟
در باغ و چمن چمیدن آموز
تا کی می خواهی به رفتار های کودکانه خود ادامه بدهی؟در باغ و چمنزار با ناز و غرور پریدن را یاد بگیر.
رام تو نمی شود زمانه
رام از چه شدی؟ رمیدن آموز
روزگار رام و مطیع تو نمی شود . تو چرا در برابر روزگار و سختی های آن رام شدی؟ مقابله با روزگار و سختی های آن و پرواز کردن را یاد بگیر.
مندیش که دام هست یا نه
بر مردم چشم، دیدن آموز
فکر نکن که در دنیا دام و بلا هست یا نه ، به چشمانت یاد بده که تمام دنیا را ببیند، چه خوبی ها و چه بدی ها.
شو روز به فکر آب و دانه
هنگام شب، آرمیدن آموز
روز به دنبال آب و دانه باش و هنگام شب استراحت کن.

بیت شهریار:
به راستی که یکی از نوابغ ادب است
میان شاعره ها تا کنون نظیرش نیست
به درستی که پروین اعتصامی، یکی از استعدادهای درخشان ادبیات فارسی است و در میان شاعرانِ زن، همتا و مانند ندارد.

زندگی حسابی

معنی لغات مهم :
طاقت: توان
فراغت : آسودگی
پروا: ترس
تلاوت: خواندن قرآن
فراخواندن: دعوت کردن
پاسی: بخشی
دل بستگی: علاقه و وابستگی
فراخواندن: دعوت کردن
زنده دلان :هوشیاران، دل آگاهان
مُلک : سرزمین

بیت سعدی:
به جان زنده دلان، سعدیا که مُلک وجود
نیرزد آنکه دلی را ز خود بیازاری
سعدی، به جان دل آگاهان قسم می خورم که دنیا ارزش این را ندارد کسی را برنجانی و آزار بدهی.
دانش ادبی: مُلک وجود :هستی و وجود به سرزمین و مُلک تشبیه شده است.

فرزند انقلاب

معنی لغات مهم :
مطالعه: خواندن
قرائت: خواندن
مشاعره: مسابقۀ شعر
لبریز: سرشار، پُر
دلیرانه: شجاعانه
روحیه دادن : امیدواری و شجاعت ایجاد کردن
چشم از جهان فرو بست : فوت کرد
معظم: بزرگوار
نوید: مژده
صالح: درستکار

تاریخ ادبیات:

علی اسفندیاری(نیما یوشیج): در دهکدۀ یوش(از روستاهای مازندران) پا به عرصۀ وجود گذاشت. پس از گذراندن دوران دبستان، برای آموختن زبان فرانسه و ادامۀ تحصیل وارد مدرسۀ سن لویی در تهران شد. از آثار او می توان به «افسانه»، «ای شب»، »قصۀ رنگ پریده»و… اشاره کرد. نیما با بهره گیری از عناصر طبیعت به ترسیم سیمای
جامعۀ خود پرداخته است. از او به عنوان پدر شعر نو فارسی یاد می شود.
پروین اعتصامی: فرزند یوسف اعتصام الملک آشتیانی در تبریز متولد شد. فارسی و عربی را در دامن خانواده آموخت. سرودن شعر را از هشت سالگی آغاز کرد. دیوان او شامل قصاید و قطعات بسیار دلنشین است. بیشتر قطعات او به صورت گفت و گو است که در اصطلاح ادبی به آن «مناظره» می گویند.
دکتر محمود حسابی:در تهران متولد شد. وی بنیانگذار فیزیک و مهندسی دانشگاهی در ایران بود. به چهار زبان زندۀ دنیا؛فرانسه، انگلیسی، آلمانی و عربی مسلط بود . او قرآن و دیوان حافظ را از حفظ می دانست و همچنین بر کتاب های بوستان و گلستان سعدی، شاهنامه فردوسی و مثنوی مولوی اشراف کامل داشت.
سعید کاظمی آشتیانی: در تهران چشم به جهان گشود. در دانشگاه تربیت مدرس موفق به اخذ دکترای رشتۀ علوم تشریحی گردید. با تدبیر و دوراندیشی و مدیریت عالی این سرباز گمنام در عرصه های علم در سطح بین المللی، کشور جمهوری اسلامی ایران موفق به اخذ موفقیت های عالی در زمینه های طب، علوم زیستی و …گردید.