درس یازدهم: عهد و پیمان
درس یازدهم: عهد و پیمان
عهد و پیمان:
عهد: پیمان
متواضع: فروتن، کسی که در رفتارش غرور وجود ندارد.
دانش آموختگی: فارغ التحصیلی
رشته دوستی را قطع نمیکردند: کنایه از ادامه دادن دوستی، دوستی به رشته تشبیه شده است
عشق می ورزید: عشق ورزیدن یعنی علاقمند بودن، دلبسته بودن
پایبند: آنکه خود را موظف به انجام کاری میداند
موظف: کسی که وظیفهای را به عهده دارد
صلاح: درستی، خیراندیشی
توصیه: سفارش
عشق به مردم:
رئیسجمهور وقت: رئیسجمهور آن زمان
حرم مطهر: حرم پاک
مطهر: پاک و مقدس
صحن: میدان، عرصه، حیاط
موج جمعیت: جمعیت بسیار زیاد، جمعیت به موج تشبیه شده است
وضع: حالت، وضعیت
رفتار بهشتی:
معین: مقرر، تعیینشده
خصلت: ویژگی، خوی
گرمای محبت:
هجوم: حمله، یورش
امان: ایمن، آسوده
عیبی: اشکالی، ایرادی
تحمل: شکیبایی، بردباری کردن، صبر
کهنسال: قدیمی
عابران: رهگذران
مکث: ایستادن، درنگ
انگار: گویا، به نظر
برق خوشحالی: خوشحالی به برق تشبیه شده است، یعنی درخشندگی خوشحالی و شادی
خودارزیابی:
۱. عهد پیمان شهید رجایی با شاگردانش چه بود؟
من دیر نمیآیم شما هم دیر نیایید. من غیبت نمیکنم شما هم غیبت نکنید. من به شما دروغ نمیگویم شما هم به من دروغ نگویید. من به هر قولی که به شما بدهم وفا میکنم شما هم به هر قولی که به من میدهید وفا کنید.
۲. چرا مصطفی در هنگام کمک به پیرمرد کمی مکث کرد؟
چون شیطان میخواست با گفتن «خودت بیشتر به این پول احتیاج داری» او را فریب دهد و این باعث شد او کمی مکث کند.
۳. به کاری که مصطفی کرد (ایثار) میگویند. نمونهای دیگر از ایثار را ذکر کنید.
وقتی در مدرسه یکی از دوستانمان تغذیه خود را جاگذاشته و گرسنه است تغذیه خود را به او بدهیم این یک نوع ایثار است. جنگ رزمندگان اسلام با دشمن و..
نوشتن
۱. کلمههای همخانواده را پیدا کنید و در کنار هم بنویسید.
توصیه، وصی، وصیت
خصلت، خصال
منتظر، نظارت، ناظر
موظّف، وظیفه، وظایف
ضعف، ضعیف، تضعیف
۲. جدول زیر را کامل کنید.
فعل شخص شمار
گرفتم/اولشخص/مفرد
دیدید/دومشخص/جمع
آمد/ سوم شخص/ مفرد
میشنویم/اولشخص/جمع
خواهند رفت/سوم شخص/جمع
۳. در جملههای زیر، املای صحیح واژه را در جای خالی قرار دهید.
الف. برای زیارت حرم مطهر حضرت معصومه (س) دم در «صحن» از اتومبیل پیاده شدیم. (سحن/صحن)
ب.سکّهها «غلتیدند» و داخل دست پیرمرد قرار گرفتند. (غلتیدند، غلطیدند)
۴. متن زیر از کتاب «نورالدین و پسران» آورده شده است؛ آن را بخوانید و فعلهای آن را مشخص کنید.
/خواستم/ بیهوشم کند/ رها شوم/ میگفت/نمیشه/بیهوشت کنیم/میمیری/بود/بود
۵. جدول را کامل کنید.
۱. ماضی
۲. ضمیر
۳. یواش
۴. مو
۵. یا
۶. جدی
۷. آرش
۸. دم
۹. بعید
۱۰. بدر
۱۱. دور
دانشهای زبانی و ادبی:
شخص:
فعل علاوه بر زمانبر شخص نیز دلالت دارد که به آن «شناسه» میگویند.
شناسه نشانۀ فعل است و همانند نهاد شخص فعل را مشخص میکند و همیشه با آن میآید. به شناسه «نهاد پیوسته» نیز میگویند. شناسه همیشه با «نهاد» جمله مطابقت دارد.
فعل علاوه بر زمان همیشه بر یکی از سه شخص «گوینده»، «شنونده» و «دیگران» نیز دلالت دارد و نسبت داده میشود.
اولشخص: کسی که سخن میگوید.
دومشخص: کسی که با او سخن میگویند
سوم شخص: کسی که از او سخن میگویند، سوم شخص خوانده میشود.
هریک از این اشخاص سهگانه ممکن است یکی باشند که یکی را «مفرد» گویند، یا بیشتر، که آن را «جمع» مینامند. هر فعلی در هر زمان از جهت نسبت دادن به شخص به «شش» صورت آورده میشود «سه شخص مفرد و سه شخص جمع».
مفرد:
گوینده: اولشخص مفرد (رفتم)(شناسه: –م)
شنونده: دومشخص مفرد (رفتی)(شناسه:– ی )
دیگری: سوم شخص مفرد (رفت) (شناسه: – )
جمع:
گویندگان: اولشخص جمع (رفتیم)(شناسه: یم )
شنوندگان: دومشخص جمع (رفتید) (شناسه: ید)
دیگران: سوم شخص جمع (رفتند)(شناسه: ند)
نکته: شناسههای فعلهای ماضی و فعلهای مضارع جز در سوم شخص مفرد یکسان است؛ در مضارع شناسه سوم شخص مفرد «–َ د» و در ماضی شناسه سوم شخص مفرد بهجز ماضی التزامی «صفر» است یعنی نشانه ظاهری ندارد، نداشتن شناسه را با «.» (شناسه صفر) نشان میدهیم. پس نداشتن علامت در این مورد داشتن علامت است.
شناسههای فعل ماضی (–م، –ی،. ، یم، ید، ند )
شناسه جزئی از فعل است که در هر صیغه تغییر میکند و مفهوم شخص و عدد فعل از آن برمیآید.
آفرین خوبه ولی میتونست بهتر باشه
اوم