درس نهم: راز موفقیت، آخرین پرسش
راز موفقیت
بند اول:
واژه های مهم: توس: شهری در نزدیکی مشهد / سپری کردن: گذراندن
دانش ادبی: گرد هم آمدن: کنایه از جمع شدن / بازی، شادی، کودکانه: مراعات نظیر / کوچه، میدان، شهر: مراعات نظیر
بند دوم:
واژه های مهم: لوح: وسیله ای شبیه تخته که شاگردان در قدیم روی آن می نوشتند. / محضر: جای حضور، درگاه / بحث : گفتگو و تبادل نظر / مناظره: بحث و گفتگوی رویارو برای شکست دادن طرف مقابل و اثبات سخن خود/ شگفت: عجیب، حیرت آور / نهفته: پنهان / طنین: آواز، صدا / چهار دیواری: منظور خانه/ طنین: آواز، صدا/ روح: روان، جان/ ناآرام: بیقرار، ناراحت
دانش ادبی: لوح، کتاب، محضر، استاد، مطالعه، تحقیق: مراعات نظیر. / شگفت زده کردن: کنایه از به تعجب واداشتن.
دانش زبانی: روح ناآرام او: «روح»:هسته، «ناآرام»: صفت بیانی، «او»: مضاف الیه. / مرجع ضمیر «او»، خواجه نصیرالدّین توسی است./ در گروه اسمیِ «هیچ چیز»، «هیچ»، صفت مبهم و «چیز»، هسته است.
بند سوم:
واژه های مهم: می مانست: شبیه بود/ فروزان: روشن، تابان، درخشان/ گویی: انگار، مثل اینکه، گویا.
نکته های ادبی: درخت وجود: اضافۀ تشبیهی (وجود به درخت تشبیه شده)/ به تشنه ای میمانست: تشبیه/ آب، بیابان، خورشید، تشنه: مراعات نظیر.
بند چهارم:
واژه های مهم: فراست: زیرکی، باهوشی/ روی سخن: طرفِ صحبت/ استاد حاسب: کمال الدین محمد حاسب از دانش وران و ریاضی دانان مشهور و هم عصر خواجه نصیر که مدتی استاد او بوده است.
نکته های ادبی: یک صدا بودن: کنایه از متحّد بودن/ بر زبان راندن: کنایه از گفتن/ تشبیه: نام تو را کوه آهن نهاده ام/ کوه: نماد استواری است.
دانش زبانی: هرجا: «هر»: صفت مبهم، «جا»: هسته / جملۀ پس از «گفت» مفعول است. (چه چیز را گفت؟ «من نام تو را کوه آهن نهاده ام.»)
بند پنجم:
واژه های مهم: محضر: جای حضور، درگاه/ رخسار: چهره/ نیم: نصف.
بند ششم:
واژه های مهم: فراگرفته ام: یادگرفته ام/ شهر توس: در اینجا منظور مردم توس است./ فام: پسوندی است به معنای رنگ/ نقره فام: نقره رنگ/ سیم: نقره/ سیمگون: مثل سیم، نقره ای/ غرق: فرو رفتن.
نکته های ادبی: شهر توس در آرامش فرو رفته: تشخیص / ماه چون ظرفی سیمگون می درخشد: تشبیه/ شب، آسمان، ستاره، ماه: مراعات نظیر.
بند هفتم:
واژه های مهم: فضا: میدان، عرصه/ فضای بیکران: آسمان/ کَران: کنار، گوشه، پایان/ بی کران: بی پایان، بی گوشه/ شناور: حرکت و شنا کردن/ می آموزم: فرامی گیرم.
بند هشتم:
واژه های مهم: شگفتا: عجبا/ هشیار: هوشیار، باهوش/ بیدار: آگاه/ فرا می گیری: یاد می گیری/ موفقیّت: پیروزی/ هرگز: هیچگاه، اصلا/ آزرده: افسرده، اندوهگین، دلتنگ / سینه؛ در اینجا به معنای حافظه و ذهن/ مشتاقانه: با شور و شوق، با علاقه/ گنجینه: جای گنج، خزانه
نکته های ادبی: گنجینۀ وجود: اضافۀ تشبیهی (وجود: مشبّه، گنجینه: مشبّه به).
نکته نگارشی: خط فاصله در ابتدای سخنان جوان، به جای عباراتی مانند «جوان گفت» آمده است. در داستان و نمایشنامه ها در گفتگوی افراد (دیالوگ ها)، نقل قول ها (گفتاوردها)، خط فاصله در ابتدای جمله و از سر سطر به جای نام گوینده درج می شود. در اینجا هم به دلیل آنکه گفت و گوی خواجه نصیر و جوان ادامه دارد، خط فاصله باز هم در ابتدای سطرها آمده است.
خواجه نصیرالدّین توسی:
ابو جعفر نصیرالدّین محمّد بن حسن توسی از علمای بزرگ ریاضی، نجوم و حکمت ایران در قرن هفتم و نیز از وزیران بزرگ آن دوره است که با تدابیر خاصّی از خرابی شهرها و کشتار دسته جمعی مردم به دست هالکو جلوگیری کرد. این دانشمند با تدبیر یکی از فقهای مذهب تشیّع است که هالکو را به ایجاد رصدخانه مراغه تشویق کرد. کتاب « اخلاق ناصری» از مشهورترین آثار او است.
آخرین پرسش
بند اول:
واژه های مهم: واپسین: آخرین/ رنجور: بیمار، دردمند/ رمق: نیرو، نا، توان/ می گرایید: گرایش داشت/ بستگان: خویشاوندان، اقوام/ اشکبار: گریان/ فقیه: دانشمند/ بالین: بستر/ حاضر آمد: حاضر شد/ اندوه: غم، ناراحتی
نکته های ادبی: شمع وجودش: اضافۀ تشبیهی (وجود: مشبّه، شمع: مشبّه به)/ شمع وجودش به خاموشی می گرایید: کنایه از اینکه در حال مرگ بود./ نفس به شماره افتادن: کنایه از در حال مردن بودن و به سختی نفس کشیدن/ دست، سر، روی: مراعات نظیر.
بند دوم:
واژه های مهم: مقطّع: قطع شده، ناپیوسته، بریده بریده/ تمنّا: خواهش/ تعرّض: حالتی از اعتراض به خود گرفتن،شکایت، شِکوه/ نادانسته: نادان، ناآگاه/ جاهل: نادان.
دانش زبانی: مسائل: جمعِ مکسّر مسئله/ چه جای این پرسش است: جای این سؤال نیست. (استفهام انکاری).
دانش ادبی: درگذرم: کنایه از بمیرم/ دانشمند، مسائل علمی، فقیه، پرسش، مسئله، پاسخ، دانستن و…: مراعات نظیر.
بند سوم:
واژه های مهم: برخاست: بلند شد/ شیون: گریه و زاری، نالۀ بلند/ یافتن: فهمیدن/ بلند آوازه: نام آور، معروف، مشهور/ شیوه: روش/ سفارش: توصیه.
نکته های ادبی: دیده از جهان فرو بست: کنایه از مردن/ «اُطلبُ العلمَ مِنَ المَهدِ اِلَى اللَّحِدِ»: تضمین
.
*آوردن عینِ آیه، حدیث، مصراع یا بیتی از دیگران را تضمین گویند. تضمین از آرایه های ادبی است.
ابوریحان بیرونی:
ابوریحان محمّد بن احمد، ریاضیدان و فیلسوف ایرانی(۴۴۰-۳۶۲ ه.ق) اوایل عمر را در دربار خوارزمشاهیان گذرانید؛ سپس چند سال در گرگان، دربار قابوس بن وشمگیر به سر برد و کتاب «آثارالباقیه» را به نام آن پادشاه تألیف کرد. پس از آن محمود غزنوی او را با خود همراه ساخت و در بیشتر جنگ های محمود در هندوستان همراه او بود. با دانشمندان هند مصاحبت داشت و مواد لازم را برای تألیف کتاب «تحقیق ماللهند» فراهم آورد. از آثار مهمّ او می توان به کتاب «التّفهیم» اشاره کرد.
خودارزیابی درس ۹ فارسی نهم
۱.چرا هم کلاسی خواجه نصیر به او لقب «کوه آهن» داد؟
چون معتقد بود او خستگی را نمی شناسد و با اینکه دوازده سال بیشتر ندارد، نیمی از روز را در محضر یک استاد و نیمی دیگر را در محضر استاد دیگری می گذراند، ولی آثار خستگی در چهره اش نمایان نمی شود.
۲.ویژگی های اخلاقی ابوریحان و خواجه نصیر را مقایسه کنید.
هر دو تلاش و پشتکار زیادی در راه کسب علم و دانش داشتند و همیشه به دنبال علم بودند. آنها در هر شرایطی به دنبال یاد گرفتن مطالب جدید بودند و هرگز حاضر نبودند از یادگیری علم دست بکشند.
۳.به نظر شما راز موفقیت، در زندگی امروز، چیست؟
داشتن برنامه ریزی، تلاش و پشتکار در یادگیری، اعتماد به نفس و ایمان به خداوند
تمرین درس ۹ فارسی نهم
۱.نوع رابطه معنایی (ترادف، تضاد) کلمه های زیر را مشخّص کنید.
- جاهل، دانا: تضاد
- فراست و زیرکی: ترادف
- فروزان، بی فروغ: تضاد
- بلند آوازه، گمنام: تضاد
- نقره فام، سیم گون: ترادف
- بحث، گفت و گو: ترادف
۲.مانند نمونه، جدول زیر را کامل کنید.
۳.جمله زیر با کدام قسمت درس، ارتباط معنایی بیشتری دارد؟ دلیل آن را بنویسید.
«انسانِ بلند همت تا پایهای بلند به دست نیاورد، از پای طلب ننشیند». (کلیله و دمنه)
بخش «اما هرچه بیشتر میآموخت، عشق و علاقهاش به دانشاندوزی نیز بیشتر میشد. به تشنهای میمانست که ساعتها در بیابانی خشک و زیر نور خورشید فروزان مانده است و سپس به آب میرسد؛ ولی هرچه از آن مینوشد، گویی تشنهتر میشود.»
۴.آرایه های هر عبارت را مشخّص کنید.
الف) هر روز درخت وجود نصیرالدین، پر بارتر میشد. درخت وجود: تشبیه
ب) همه یک صدا نام او را بر زبان میراندند. آرایه کنایه: ۱. یک صدا بودن: کنایه از متحّد بودن/ ۲. بر زبان راندن: کنایه از گفتن
سلام خسته نباشید خیلی بی نقص ودقیق به اشتراک گذاشتین متشکرم
دستتوت درد نکنه خیلی مفید وکامل ارائه شده بو ممنون🌺🌺
واووو
معنی متن درس؟؟؟؟؟
بی نظیرههههه
🌊🌻
عالی و کامل
آیا خلاصه اینارو کسی دارع
مفید وکامل بود ممنون👍👌
بی نظیرههههه
🌊🌻
کامل ومفید بود ممنون👍👌
سپاس
مرسی
عالی تر از عالی
سلام و تشکر خیلی کامل و مفید بود✋🙂
مرسی
خیلی کامل و عالی بود ممنون
خیلی عالی و کامل بود ممنون
خیلی خوب
بسیار عالی بود.دست مریز
سلام تشکر خیلی مفید و کامل بود
چی بگم