درس دوم: خوب، جهان را ببین!
درس دوم: خوب، جهان را ببین!
موضوع: توجه به شگفتیهای آفرینش خداوند و اندیشیدن دربارۀ آنها، دقت در نظم جهان هستی.
واژههای مهم: دلایل: جمع دلیل، علتها/ بیهمتا: بیمانند، یکتا/ اسرار: جمع سِرّ: رازها/ چونان: مانند/ پرتو: نور،روشنی/ حَدَقه: کاسه چشم، مردمک چشم/ تابان: درخشنده، درخشان/ دفع: راندن/ جثه: اندام/ عظمت: بزرگی/ بنگر: نگاه کن/ انباشتهشده: پرشده/ برافراشته: بلند کرده/ خزان: پاییز/ زر ناب: طلای خالص/ جلوه: ظاهر، پیدایی/ فراز: بلندی/ کاکُل: موی جلوی سر/ درهمآمیخته: مخلوط.
نهجالبلاغه: گزیدهای از نامهها و خطبهها و سخنان و کلمات امیر مؤمنان حضرت علی (ع) است که عالم بزرگوار شیعی «سید رضی» آن را گردآورده است.
صورتگر ماهر
قالب: قصیده
قصیده: یکی از اولین قالبهای شعری است که مصرع اول بیت اول با مصرع دوم تمام بیتها همقافیه است. موضوع قصیده مدح، ستایش، نکوهش و وصف طبیعت است. تعداد ابیات آن معمولاً کمتر از دوازده بیت نیست؛ گاه نیز تا صد بیت و بیشتر نیز میشود.
———————- *———————-*
———————- ———————–*
———————- ———————–*
———————- ———————–*
———————- ———————–*
———————- ———————–*
۱ .راستي را کس نمیداند که در فصل بهار
از کجا گردد پديدار اینهمه نقش و نگار
واژههای مهم: راستی را: بهراستی/ پدیدار: آشکار/ پیدا، عیان/ نقش و نگار: تصاویر رنگارنگ.
معنا و مفهوم: بهراستی هیچکس نمیداند که در فصل بهار، اینهمه نقش و نگار و گلهای زیبا از کجا پیدا میشوند؟
۲ .عقلها حیران شود کز خاک تاريک نژند
چون برآيد اینهمه گلهای نغز کامکار؟
واژههای مهم: حیران: متحیّر، متعجّب، سرگشته/ نژند: غمگین، افسرده، اندوهگین، سرد و بیروح/ نغز: خوب، نیکو/ کامکار: خوشبخت، کامروا، دلپسند/ گل کامکار: گل سرخ و زیبا.
معنا و مفهوم: عقل انسان شگفتزده میشود که چگونه از خاک تیرۀ سرد و بیروح، اینهمه گلهای سرخ زیبا میروید؟
۳ .چون نپرسي کاين تماثیل از کجا آمد پديد؟
چون نجويي کاين تصاوير از کجا شد آشکار؟
واژههای مهم: کاین: مخفّف که این/ تماثیل: جمع تمثال، شکلها و تصویرها.
معنا و مفهوم: چرا نمیپرسی و پرسوجو نمیکنی که اینهمه شکل و تصویر زیبا (گیاهان، گلها و …) از کجا پیدا و پدیدار میشود؟
۴ .برق از شوق که میخندد بدینسان قاهقاه؟
ابر از هجر که میگرید بدینسان زارزار؟
واژههای مهم: شوق: میل و رغبت/ هجر: جدایی، دوری/ بدینسان: به این شکل.
آرایههای ادبي: تضاد: «شوق و هجر»، «میخندد و میگرید»، «قاهقاه و زارزار»/ مراعات نظیر: «ابر و برق»، «خنده و گریه»/ تشخیص: «برق قاهقاه میخندد»، «ابر زارزار میگرید».
معنا و مفهوم: برق آسمان از اشتیاق دیدار چه کسی اینگونه با صدای بلند قهقهه میزند و ابر از غم دوری چه کسی اینگونه زار میزند (گریه میکند)؟
۵ .کیست آن صورتگر ماهر که بي تقلید غیر
اینهمه صورت برد بر صفحه هستي به کار
واژههای مهم: صورتگر: نقاش، در اینجا یعنی خداوند/ هستی: جهان/ بی تقلید غیر: بدون پیروی از دیگران/ ماهر: زبردست، کاردان، استاد.
نکتههای ادبي: صفحه هستی: ترکیب اضافی (اضافه تشبیهی) عالم هستی به صفحه نقاشی تشبیه شده است./ مراعات نظیر: صورتگر، صورت، صفحه.
معنا و مفهوم: آن نقّاش ماهری که اینهمه تصاویر تازه و زیبا را بر صفحه هستی به کار بسته است، چه کسی است؟ (خداوند بزرگترین نقاش طبیعت است).
میرزا حبیبالله شیرازی: متخلص به قاآنی، از شاعران دورۀ قاجار است. هنر او در قصیدهسرایی و انتخاب واژگان خوشآهنگ و توصیفهای نیکو است. وی کتاب «پریشان» را به شیوۀ گلستان سعدی نوشته است.
خودارزیابی
۱. در بیت آخر شعر «صورتگر ماهر» به کدام یک از نام های خداوند اشاره شده است؟
صورتگر، ماهر، بی تقلید
۲. چه شگفتی های دیگری از زندگی مورچه می دانید؟
۱. کارها را به صورت گروهی انجام می دهند و هر کدام وظیفه خاص خود را دارند.
۲. مورچه های جوان تر وظیفه نگهداری از تخم ها را دارند.
۳. مورچه ها به دو دسته نگهبان و کارگر تقسیم می شوند.
۴. مورچه ها صدای خیلی بلندی دارند و فرکانس گوش انسان خارج است.
۳. چرا خداوند، در قرآن کریم، انسان را به اندیشیدن در شگفتی های خلقت دعوت می کند؟
زیرا تنها با فکر کردن در شگفتی های خلقت می توان فهمید که این جهان بر اساس نظم و قاعده خاصی آفریده شده است و به این موضوع ایمان پیدا کرد که خداوند چقدر قدرتمند است.
دانش ادبی
تشبیه: اگر کسی یا چیزی را به کسی یا چیز دیگر مانند کنیم، از آرایه تشبیه استفاده کردهایم. درواقع ادعای همانندی و همسانی بین دو چیز یا دو کس را «تشبیه» میگویند.
تشبیه چهار رُکن دارد:
مُشَبّه: کسی یا چیزی که قصد تشبیه کردن آن را به کسی یا چیز دیگر داریم.
مُشَبّهٌ به: کسی یا چیزی که مشبه، به آن تشبیه میشود.
ادات تشبیه: به کلماتی که بین مشبه و مشبهٌبه ایجاد ارتباط میکنند. (مانند، مثل، همانند، بهسان، چون، چو، به کردار، پنداری، گویی، به رنگ، به شکل، از ادات تشبیهاند.(
وجه شبه: ویژگی و صفت مشترک بین مشبه و مشبهٌبه است.
مثال: پرهای طاووس مانند دستهگل پرنقشونگار، رنگارنگ است.
پرهای طاووس: مشبه/ دستهگل پرنقشونگار: مشبهٌبه/ مانند: ادات/ رنگارنگ: وجه شبه.
فعالیت های نوشتاری درس ۲ هشتم
۱. در متن درس، کلمه هایی بیابید که یکی از حروف زیر، در آن ها به کار رفته باشد؛ سپس آن ها را بنویسید.«ت، ط» ، «ث، س، ص»، «ق، غ»
«ق، غ»: چراغ – قدرت – حدقه – عقل – نغز – برق – شوق – قاه قاه – تقلید – غیر
«ث، س، ص»: اسرار – چسبیده – سنگین – سرخ – حواس – داس – جثّه – فصل – زمستان – استوار – سایبان – سبزی – خاص – صورتگر – تماثیل – سان – صفحه – هستی
«ت، ط»: درخت – بی همتا – تاریکی – قدرت – شگفتی – تابان – می ترسند – متّحد – کشتزار – انگشت – طاووس – استوار – چتر – تشبیه – دسته – تماشا – اطراف – تماثیل – تصاویر
۲. ارکان تشبیه را در هر یک از موارد زیر مشخص کنید.
ملخ، دو پای داس مانند دارد که با آنها اشیا را برمی دارد.
مشبه : دو پا
مشبه به : داس
وجه شبه : برداشتن اشیا
ادات تشبیه : مانند
مهربان و ساده و بی کینه است مثل نوری در دل آیینه است
مشبه : او [خدا]
مشبه به : نور
وجه شبه : روشنایی
ادات تشبیه : مثل
۳. به کمک واژه زیر، یک تشبیه بنویسید، به طوری که همه ارکان تشبیه را دارا باشد.
خورشید مانند چراغی بزرگ همه جهان و دنیا را روشن کرده است.
۴. شاعر در سروده «صورتگر ماهر» به کدام پدیده های خلقت اشاره کرده است؟
فصل بهار، گل ها و گیاهان، رعد و برق، باران
به به