درس چهارم: با بهاری که می رسد از راه
با بهاری که میرسد از راه
قالب شعر: چهار پاره (دوبیتیهای بههمپیوسته).
چهارپاره: به مجموع چند دوبیتی با قافیههای جداگانه که محتوای واحدی دارند، چهارپاره گفته میشود.
#—————– —————–
#—————– —————–
***
$—————– —————–
$—————– —————–
***
+—————– —————–
+—————– —————–
بیت ۱:
روشن و گرم و زندگی پرداز
آسمان مثل یک تبسّم شد
واژههای مهم: گرم: صمیمی/ زندگی پرداز: زندگیبخش، سرزنده و شاداب/ تبسّم: لبخند زدن.
دانش زبانی: آسمان: نهاد/ مصراع اول: مُسند.
نکتۀ ادبی: آسمان به تبسّم (لبخند) تشبیه شده است.
معنا و مفهوم: [با فرارسیدن بهار] آسمان مانند لبخندی روشن، صمیمی و زندگیبخش، روشن شد (آسمان صاف و نشاطآور شد).
بیت ۲:
هرچه سرما و هرچه دلسردی
پر زد آهسته از نظر گم شد
نکتههای ادبی: تبسّم و گم: قافیه/ شد: ردیف/ پر زدنِ سرما: جانبخشی/ دل سردی: کنایه از ناامیدی و افسردگی/ از نظر گم شد: کنایه از تمام شدن و از بین رفتن.
معنا و مفهوم: سرما، افسردگی و ناامیدی مانند پرندهای پرواز کرد و آهسته از بین رفت. (اشاره به آمدن بهار دارد).
بیت ۳:
با نسیمی که زندگی در اوست
باز چشم جوانهای وا شد
واژههای مهم: نسیم: باد ملایم/ وا شد: باز شد.
نکتۀ ادبی: چشم جوانه: تشخیص/ مصراع دوم: کنایه از روییدن و شکوفا شدن.
معنا و مفهوم: نسیمِ زندگیبخش، دوباره جوانهها و گلها و گیاهان را شکوفا کرد.
بیت ۴:
بر درختی شکوفهای خندید
در کتابی بهار معنا شد
واژههای مهم: کتاب: در اینجا به معنی طبیعت و کتابِ زندگی و آفرینش است.
نکتههای ادبی: «وا» و «معنا»: قافیه/ شد: ردیف/ خندیدن شکوفه: تشخیص/ شکوفه، درخت و بهار: مراعات نظیر.
معنا و مفهوم: شکوفه درخت خندید (باز و شکوفا شد) و در کتابِ آفرینش، بهار، معنا شد (جهان زیبا و سرسبز شد).
بیت ۵:
با بهاری که میرسد از راه
سبز شو، تازه شو، بهاری شو
واژههای مهم: سبز شدن: تروتازه شدن، رشد کردن.
نکتههای ادبی: بهاری شدن: کنایه از شاداب و سرزنده شدن/ تشخیص: از راه رسیدنِ بهار.
معنا و مفهوم: تو نیز همراه با فصل بهار، شاداب و سرزنده شو (استعدادهایت را شکوفا کن).
بیت ۶:
مثل یک شاخه گل جوانه بزن
مثل یک چشمهسار، جاری شو
واژههای مهم: جوانه زدن: سبز شدن، روییدن/ چشمهسار: جایی که چشمههای فراوان دارد، سرچشمه.
نکتههای ادبی: بهاری و جاری: قافیه/ شو: ردیف/ مثل یک شاخه گل و مثل یک چشمهسار: تشبیه.
معنا و مفهوم: مانند شاخه گل، جوانه بزن (رشد کن) و مثل چشمه، در تلاش و حرکت باش.
بیت ۷:
زندگی بر تو میزند لبخند
هست وقت شکفتنت امروز
واژۀ مهم: شکفتن: باز شدن غنچه، شکوفایی.
نکتههای ادبی: زندگی به تو لبخند میزند: تشخیص و کنایه از خوشایند و آرام بودن زندگی (روی خوش نشان دادن زندگی).
معنا و مفهوم: زندگی به تو لبخند میزند (به روی تو میخندد)، اکنون زمانِ تلاش و شادابی (شکوفا کردن استعدادها) است.
بیت ۸:
بهتر از هر چه هست در دنیا
با خدا راز گفتنت امروز
واژۀ مهم: راز: رمز، هر چیز پنهان و پوشیده.
نکتههای ادبی: شکفتنت و گفتنت: قافیه/ امروز: ردیف.
معنا و مفهوم: راز و نیاز با خدا و عبادت کردن، از هرچه در دنیا هست، بهتر است.
محمّدجواد محبت (۱۳۲۲ ه.ش): متولّد کرمانشاه از معلّمان شاعر و اهل قلم است. «رگبار کلمات»، «کوچهباغ آسمان» و (با بال این پرنده سفر کن) از آثار اوست.
زیبایی شکفتن
پیام درس: این درس، دربارۀ دورۀ نوجوانی است؛ دورهای سرشار از خوشیها و ناخوشیها. نوجوانی دورۀ استقلالطلبی، پویایی و کنجکاوی است. نوجوان باید با اندیشه و آگاهی، استعدادها و تواناییهای خود را شکوفا کند و برای آیندهای بهتر گام بردارد.
بند ۱:
واژههای مهم: شور: اشتیاق/ شوق: هیجان/ شکوفایی: پیشرفت/ معمولاً: طبق معمول، آنچه رایج است، همواره/ حسرت: پشیمانی، دریغ.
بند ۲:
واژههای مهم: انتقال: جابهجایی/ تقریباً: کموبیش/ فرازوفرود: پستیوبلندی/ وابستگی: به کسی نیاز داشتن،
مستقل نبودن/ استقلال: وابسته نبودن/ رؤیا: چیزی که در خواب میبینند/ دلخوری: آزردگی/ جویبار: جوی بزرگ/ باصفا: پاک/ زلال: گوارا.
نکتههای ادبی: تشبیه: «نوجوانی شبیه به رؤیاست» و «جویبار زندگی»/ تضاد: وابستگی و استقلال؛ فرازوفرود؛ کودکی و بزرگسالی.
بند ۳:
واژههای مهم: رابطه: ارتباط، پیوند/ شخصیت: ذات هر کس، مَنِش، مجموعه ویژگیهای رفتاری و اخلاقی هر انسان/ پسندیده: پذیرفته، مقبول/ نشاط: شادمانی، سرزندگی/ کیمیا: هر چیز کمیاب و نادر.
نکتۀ ادبی: تشبیه: دوست خوب کیمیاست.
بند ۴:
واژههای مهم: استقلال: مستقل بودن، وابسته نبودن/ استقلالطلبی: خواهانِ مستقل بودن/ کنجکاوی: ریزبینی، جستوجوگری/ شوق: اشتیاق، علاقه/ ناآرام: بیقرار، ناشکیبا، نا صبور/ جلوه: آشکار شدن/ جلوه میدهد: نشان میدهد/ علایق: جمع علاقه، دلبستگی.
بند ۵:
واژههای مهم: بیاموزیم: یاد بگیریم/ آموختنی: یادگرفتنی، مطلبی که ارزش یادگرفتن داشته باشد/ سرشار: پُر/ اندرز: پند/ چالاکی: چابکی/ تأمّل: تفکّر، اندیشیدن/ تفکّر: فکر کردن/ بصیرت: بینایی، آگاهی.
نکتههای ادبی: تشبیه: «کتابِ پُر راز و رمز آفرینش» (آفرینش به کتابی پر راز و رمز تشبیه شده است)/ تشخیص: کتاب ما را بهسوی خود میخواند.
بند ۶:
واژههای مهم: آراستگی: آراسته بودن، منظّم و مرتّب بودن/ شکوه: عظمت، بزرگی، جلال/ مهارت: استادی، ماهر بودن/ دلنشین: خوشایند، دلخواه/ تصاویر: جمعِ تصویر، عکسها/ محبت: دوستی، دوست داشتن/ سرشار: پُر، لبریز.
بند ۷:
واژههای مهم: آفریدگار: آفریننده، خالق/ پس: بنابراین/ کردار: رفتار، کار/ گاه: وقت، زمان/ جا: مکان.
خودارزیابی درس چهارم فارسی هفتم
۱.منظور شاعر از «آسمان مثل یک تبسّم شد» چیست؟
منظور شاعر این است که با آمدن فصل بهار همهی سرما و غم و غصه ها از بین رفتند و آسمان هم گرم و زندگی بخش می شود و گرما و زندگی بخشی خود را مانند لبخندی به همه می بخشد.
۲.به نظر شما، چرا بزرگترها از دوره نوجوانی و جوانی خود معمولاً با حسرت و آه، یاد می کنند؟
به این دلیل که آنها آن دوره را با غفلت سپری کرده اند و زمان خود را با کارهای نسنجیده و بیهوده از دست داده اند و اکنون فرصتی برای برگشت به آن دوران و استفادهی درست از آن ندارند.
۳.«نوجوانی زیباست»؛ چه کنیم تا زیباتر شود؟
باید قدر آن را بدانیم و زیبایی و قشنگی آن را با کم حوصلگی و دلخوری های بیهوده زشت و تاریک نکنیم. همچنین باید از لحظه های زندگی لذت ببریم و جویبار زلال و گوارای زندگی را گل آلود نکنیم.
نکتۀ اوّل:فعل اسنادی
برخی از فعلها انجام کاری را نشان میدهند، مانند رفت، خورد، پوشید و… .
در جمله «محسن پیراهنش را پوشید» عمل پوشیدن بیانشده است.
بعضی فعلها، برای نسبت دادن صفت یا حالتی به نهاد کاربرد دارند؛ مانند «امروز هوا بارانی است» که در آن بارانی بودن به هوا نسبت دادهشده است.
به فعلهایی که برای نسبت دادن صفت یا حالتی به نهاد به کار میروند، فعل اسنادی میگویند. این فعلها عبارتاند از: است، بود، شد، گشت، گردید و … .
نکتۀ دوم: نهاد
نهاد، کلمه یا گروهی از کلمههاست که در مورد آنها خبری میدهیم.
نهاد معمولاً در ابتدای جمله میآید.
برای پیدا کردن نهاد باید پرسید: (چه کسی+فعل؟) یا (چه چیزی+فعل؟)
«شبنم» و «هر یک از بچهها» در جملههای زیر نهاد هستند:
شبنم از روی برگ گل برخاست.
هر یک از بچهها به سویی رفت.
نوشتن درس چهارم فارسی هفتم
۱.پنج جمله از متن درس «زیبایی شکفتن» بنویسید و نهادها را مشخص کنید.(نهاد با رنگ قرمز مشخص شده است)
۱) نوجوانی، دوره انتقال از کودکی به بزرگسالی است.
۲) این همه کتاب خوب و مطالب آموختنی ما را به سوی خود می خوانند.
۳) دوست خوب کیمیا است.
۴) نوجوانی دوره ای شبیه به رویا و زیبا است.
۵) رابطه و رفتار ما با خود، خانواده و دوستان بسیار مهم است.
۲.برای هر یک از واژه های زیر، دو هم خانواده بنویسید.
مثل: امثال، مثال، تمثیل
نظر: ناظر، مناظره، منظر
جاری: جریان، مجرا
۳.واژههای زیر را مانند نمونه، کامل کنید.
خسته + ی ← خستگی
آهسته + ی ← آهستگی
زنده + ی ← زندگی
شکفته + ی ← شکفتگی
خوب بود راضی
درس ۴
.