درس ۶ هفتم: قلب کوچکم را به چه کسی بدهم؟

درس ششم: قلب کوچکم را به چه کسی بدهم

فصل سوم: سبک زندگی

این زندگی حلال کسانی که همچو سرو
آزاد، زیست کرده و آزاد می‌روند

واژه‌های مهم: زیست کرده‌اند: زندگی کرده‌اند، زیسته‌اند/ سَرو: درخت همیشه‌سبز.
نکتۀ ادبی: آزاد و آزاد: تکرار/ تشبیه انسان به سرو/ سرو: نماد آزادگی و آزاد زیستن.
دانش زبانی: بیت سه جمله دارد؛ این زندگی، حلال کسانی (باشد): فعل حذف شده است که هم چو سرو آزاد، زیست کرده (اند) و آزاد می‌روند.
معنا و مفهوم: این زندگی حلال کسانی باشد که مثل درخت سرو آزاده هستند (درخت سرو نماد آزادگی است) و به دنیای فانی دل نمی‌بندند و همان‌طور آزاد و رها هم دنیا را ترک می‌کنند.

علی‌اکبر آزادی: متخلص به «گلشن» در سال ۱۳۱۹ در تربت‌حیدریه دیده به جهان گشود. پس از کسب علوم رایج زمان، به روزنامه‌نگاری و سیاست روی آورد و در آزادی‌خواهی تلاش‌هایی کرد. وی دارای آثار فراوانی است که از آن جمله دیوان اشعار و تذکرۀ شعرای خراسان «گلشن ادب» را می‌توان نام برد.

درس ششم: قلب کوچکم را به چه کسی بدهم؟

موضوع و محتوا: اهمّیّت ابراز عواطف و احساسات به دیگران به‌ویژه به پدر و مادر، تأکید بر مهرورزی، درستکاری و
ادب نسبت به دیگران همراه با تفکّر خلّاق.
قالب: داستان

۱-من قلب کوچولویی دارم. خیلی کوچولو. خیلی خیلی کوچولو.
نکتۀ ادبی: تکرار: واژۀ «کوچولو» و «خیلی» هرکدام سه بار آمده‌اند.
دانش زبانی: من: نهاد/ قلبِ کوچولو: ترکیب وصفی (=مفعول)/ دارم: فعل حال (مضارع).

۲-مادربزرگم می‌گوید: قلب آدم نباید خالی بماند، اگر خالی بماند، مثل گلدان خالی زشت است و آدم را اذیّت می‌کند.
واژۀ مهم: اذیّت: آزار.
نکته‌های ادبی: تشبیه: «قلب خالیِ آدم» مانند «گلدانِ خالی» زشت است و آدم را اذیّت می‌کند./ تکرار: خالی، بماند، آدم.
دانش زبانی: پنج جمله است./ مادربزرگ: نهاد/ می‌گوید: فعل حال (مضارع)/ قلبِ آدم: نهاد./ مفعول: ۱. کلِ عبارتِ درونِ گیومه که نقل‌قول است؛ ۲. آدم (در جمله‌ی آخر).

۳-برای همین هم مدتی است فکر می‌کنم این قلبِ کوچولو را به چه کسی باید بدهم؛ یعنی، راستش، چطور بگویم؟ دلم می‌خواهد تمامِ تمامِ این قلبِ کوچولو را مثل یک خانۀ قشنگِ کوچولو به کسی بدهم که خیلی خیلی دوستش دارم… یا… نمی‌دانم… کسی که خیلی خوب است. کسی که واقعاً حقّش است توی قلبِ کوچولو و تمیزِ من خانه داشته باشد. خب راست میگویم دیگر. نه؟
واژه‌های مهم: چطور: چگونه، چه جوری/ تمامِ تمام: کامل، همه/ واقعاً: به‌درستی/ حق: شایسته، سزاوار/ است: سزاوارش است، شایسته‌اش است.
نکتۀ ادبی: تشبیه: «قلب کوچولو» به «یك خانۀ قشنگِ کوچولو» تشبیه شده است./ تکرار: قلب، کوچولو، خیلی.
دانش زبانی: «خانۀ قشنگ»، «قلبِ کوچولو»: ترکیب وصفی.

۴-پدرم می‌گوید: «قلب، مهمان‌خانه نیست که آدم‌ها بیایند، دو سه ساعت یا دو سه روزی توی آن بمانند و بعد بروند. قلب، لانۀ گنجشک نیست که در بهار ساخته بشود و در پاییز باد آن را با خودش ببرد.»
واژه‌های مهم: مهمان‌خانه: خانۀ مهمان، سرای میهمان، مسافرخانه، مهمان کده/ تویِ: درونِ، داخلِ.
نکته‌های ادبی: تضاد: بیایند، بروند؛ بمانند، بروند/ مراعات نظیر: «مهمان‌خانه، آدم»، «بهار، پاییز»، «روز، ساعت»، «دو، سه»
دانش زبانی: پدرم، قلب، آدم‌ها، باد: نهاد./ تمام جمله‌های درونِ گیومه، مفعول است برای فعلِ «می‌گوید».

۵-قلب، راستش نمی‌دانم چیست، امّا این را می‌دانم که فقط جای آدم‌های خیلی خیلی خوب است برای همیشه.
نکته‌های ادبی: نمی‌دانم، می‌دانم: تضاد/ تکرار: خیلی.
دانش زبانی: این: مفعول/ آدم‌های خوب: ترکیب وصفی.

۶ -خوب. بعد از مدّت‌ها فکر کردم، تصمیم گرفتم قلبم را بدهم به مادرم؛ تمامِ قلبم را، تمامِ تمامش را بدهم به مادرم؛ و این کار را هم کردم…
واژه‌های مهم: مدّت: زمان، وقت/ تصمیم: اراده کردن، قصدِ انجام کاری کردن./ تمام: همه.
نکتۀ ادبی: تکرار: تمام، کردم، بدهم را، مادرم.

۷ -امّا… امّا وقتی به قلبم نگاه کردم، دیدم بااینکه مادر خوبم توی قلبم جا گرفته، خیلی هم راحت است، بازهم نصف قلبم خالی مانده…
واژه‌های مهم: امّا: ولی/ وقتی: زمانی که/ راحت: آسوده، آرام/ نصف: نیم، نیمه، یک‌دوم.
نکتۀ ادبی: تکرار: امّا، هم قلبم.

۸ -خوب معلوم است. من از اوّل هم باید عقلم می‌رسید و قلبم را به هر دوتاشون می‌دادم؛ به پدرم و مادرم. پس همین کار را کردم.
واژه‌های مهم: معلوم: مشخص، آشکار/ اوّل: ابتدا، آغاز/ عقل: خِرد، درک/ عقلم: عقلِ من/ قلبم: قلبِ من/ هر دوتاشون: هردوی آن‌ها، هردو نفرشان.
نکتۀ ادبی: عقلم می‌رسید: کنایه از اینکه درست فکر می‌کردم.
دانش زبانی: عقلم، قلبم: هر دو ترکیب اضافی هستند./ «قلبم»، «همین کار»: هر دو مفعول هستند.

۹ -بعدش می‌دانید چطور شد؟ بله درست است. نگاه کردم و دیدم که بازهم توی قلبم، مقداری جای خالی مانده…
واژه‌های مهم: بعد: سپس/ بعدش: پس‌ازآن/ مقدار: اندازه.

۱۰ -فوراً تصمیم گرفتم آن گوشه خالی قلبم را بدهم به چند نفر. چند نفر که خیلی دوستشان داشتم و این کار را کردم. برادر بزرگم، خواهر کوچکم، پدربزرگم، مادربزرگم، یک دایی مهربان و یک عموی خوش‌اخلاقم را هم توی قلبم جا دادم…
واژه‌های مهم: فوراً: خیلی زود، تند، سریع/ گوشه: کُنج/ اخلاق: جمعِ خُلق، خوی و عادت/ خوش‌اخلاق: خوش‌خلق، خوش‌رفتار، مهربان.
نکتۀ ادبی: برادر، خواهر، پدربزرگ، دایی و عمو: مراعات نظیر.
دانش زبانی: «داییِ مهربان»، «عمویِ خوش‌اخلاق»، «برادر بزرگ»، «خواهر کوچك»، «گوشۀ خالی»: همگی ترکیب وصفی هستند.

۱۱ -فکر کردم حالا دیگر توی قلبم حسابی شلوغ شده… این‌همه آدم، توی قلبی به این کوچکی، مگر می‌شود؟
واژه‌های مهم: حسابی: کامل، فراوان/ شلوغ: پُر سر و صدا، پرجمعیت، پرازدحام، متضادِ «خلوت».

۱۲ -امّا وقتی نگاه کردم، خدا جان، خدا جان! می‌دانید چی دیدم؟ دیدم که همۀ این آدم‌ها، درست توی نصفِ قلبم جا گرفته‌اند؛ درست نصف.
واژه‌های مهم: وقتی: هنگامی‌که/ چی: چه چیزی/ درست: دقیق، دقیقاً/ نصف: نیم، نیمه، یک‌دوم.
نکتۀ ادبی: تکرار: دیدم، درست، نصف، خدا جان.
دانش زبانی: خدا جان: منادا.

۱۳-بااینکه خیلی راحت هم وِلو شده بودند و می‌گفتند و می‌خندیدند و هیچ گله ای هم از تنگی جا نداشتند…
واژه‌های مهم: بااینکه: باوجوداینکه/ راحت: آرام، آسوده/ وِلو: پخش و پراکنده/ گِلِه: شکایت، گلایه/ تنگیِ جا: تنگ بودن مکان، کم بودنِ جا.
دانش زبانی: چهار جمله است./ فعل‌ها: شده بودند، می‌گفتند، می‌خندیدند، نداشتند./ نهاد هر چهار جمله، ضمیر «آنان» یا «ایشان» است که حذف‌شده است.

۱۴ -خوب… بعدش نوبت کِی ها بود؟ بله درست است. باقی قلبم، یعنی آن نصفۀ خالی را، با خوشحالی و رضایت، دادم به همۀ آدم‌های خوبی که تویِ محلّۀ ما زندگی می‌کنند؛ همۀ قوم‌وخویش‌های خوبی که دارم و همۀ دوستانم و همۀ معلّم‌هایی که بچه‌ها را دوست دارند…
واژه‌های مهم: باقی: بقیه، باقی‌مانده/ رضایت: راضی بودن، خُشنودی/ محلّه: کوی، بَرزَن، چند کوچه در کنار هم/ قوم: فامیل، خویشاوند، جمعِ مکسّرِ آن: اقوام/ خویش و قوم: مترادف‌اند.
نکتۀ ادبی: تکرار: همه، خوب که.

۱۵-و خودتان می‌دانید چی شد… (خدایا چیز به این کوچکی چطور می‌تواند این‌قدر بزرگ باشد؟) راستش بین خودمان باشد، پدرم یک عمو دارد، این عموی پدرم خیلی خیلی خیلی پولدار است.
نکتۀ ادبی: تکرار: خیلی، عمو، پدرم.

۱۶ -من وقتی دیدم همه آدم‌های خوب را دارم توی قلبم جا می‌دهم، سعی کردم این عموی پدرم را هم ببرم توی قلبم و یک‌گوشه بِهِش جا بدهم… امّا… جانگرفت… هرچی کردم جا نگرفت… دلم هم سوخت… امّا چه کارکنم؟ جا نگرفت دیگر. تقصیر من که نیست، حتماً تقصیر خودش است؛ یعنی، راستش هر وقت که خودش هم با زحمت و فشار، جا می‌گرفت، صندوق بزرگ پول‌هایش بیرون می‌ماند و او، دوان‌دوان از قلبم می‌آمد بیرون تا صندوق را بردارد…
واژه‌های مهم: بِهش: به او/ تقصیر: کوتاهی،
سهل‌انگاری/ زحمت: رنج و سختی/ فشار: نیرو واردکردن، زور دادن/ دوان‌دوان: به‌سرعت، در حالِ دویدن.
نکته‌های ادبی: دلم سوخت: کنایه از اینکه «ناراحت شدم»/ تکرار: توی، قلبم، جا، نگرفت، تقصیر، خودش، دوان، صندوق/ بین خودمان باشد: کنایه از «پنهان کردن مطلبی یا اتّفاقی، به کسی نگفتن و فاش نکردن»/ تضاد: تویِ، بیرون؛ است، نیست

۱۷ -بله تازه یواش‌یواش داشتم می‌فهمیدم که یک قلب کوچک کوچک چقدر می‌تواند بزرگ باشد؛ بنابراین یک‌شب که به یاد آن روزها و شب‌های خیلی سخت آن جنگ افتادم، یک‌دفعه فریاد زدم: «باقی قلبم را می‌بخشم به همۀ آن‌هایی که جنگیدند و دشمن را از خاک ما از سرزمین ما و از خانۀ ما انداختند بیرون…».
واژه‌های مهم: یواش‌یواش: آرام‌آرام/ چقدر: چه اندازه/ یک‌دفعه: یک‌باره، ناگهان/ خاک و سرزمین: مترادف.
نکته‌های ادبی: تضاد: کوچك، بزرگ؛ روز، شب/ تکرار: یواش، کوچك، ما/ جنگ، دشمن، خاک، سرزمین: مراعات نظیر.
دانش زبانی: تمام عبارت درونِ گیومه، مفعول است برای فعلِ «فریاد زدم»./ «خاک ما»، «سرزمین ما»، «خانۀ ما»: ترکیب اضافی هستند./ «شبِ سخت»، «قلبِ کوچك»: هر دو ترکیب وصفی هستند.

۱۸ -خوب… حالا دیگر قلبم مثل یک شهر بزرگ‌شده بود. مدرسه داشت. بیمارستان داشت. سربازخانه داشت. کوچه و محلّه و خیابان و مسجد داشت و بازهم یک عالم جای خالی داشت. این‌طور شد که به خودم گفتم: «دیگر انتخاب کردن بس است».
واژه‌های مهم: عالَم: جهان، دنیا/ یك عالَم: مقدار زیاد، به‌اندازه وسعت یك دنیا/ انتخاب: برگزیدن، گُلچین کردن.
نکته‌های ادبی: قلبم مثل یك شهر بزرگ‌شده بود: تشبیه/ داشت، دیگر، یك: تکرار/ مراعات نظیر کوچه، محلّه، خیابان / مراعات نظیر: شهر، مدرسه، بیمارستان، سربازخانه، مسجد
دانش زبانی: در جملۀ نخست و شش جملۀ پس‌ازآن -که فعل «داشت» در آن‌ها آمده- نهاد واژۀ «قلبم» است که فقط در جملۀ اول آمده و در دیگر جمله‌ها حذف‌شده است./ مدرسه: مفعول (چه چیز را داشت؟ مدرسه)/ جملۀ درونِ گیومه هم مفعول است برای فعلِ «گفتم».

۱۹-قلب من مال همه و همۀ آدم‌های خوب سراسر دنیاست؛ از این سر دنیا تا آن سر دنیا… خودتان که می‌بینید. حالا، فقط یک جای خیلی خیلی کوچک در یک گوشۀ قلبم باقی‌مانده. می‌دانید آنجا را برای چه کسانی باقی گذاشتم؟ بله درست است، برای همۀ آدم‌های بد، به شرطی که خودشان را درست کنند و دست از بد بودن و بدی کردن بردارند؛ بچه‌ها را اذیّت نکنند، دریاها را کثیف نکنند، جانورها را نکشند و به کسی زور نگویند…
واژه‌های مهم: کثیف: آلوده/ از این سر دنیا تا آن سر دنیا: همه‌جا/ جانور: حیوان، موجود زنده.
نکته‌های ادبی: دست از چیزی برداشتن: کنایه از ترک کردن چیزی، انجام ندادن/ زور گفتن: کنایه از ستم کردن/«این سر دنیا»، «آن سر دنیا»: تضاد/ همه، خیلی، سر: تکرار.
دانش زبانی: قلبِ من: نهاد/ آنجا، خودشان، بچه‌ها، دریاها، جانورها: همگی مفعول هستند./ «جایِ کوچك»، «آدم‌های بد»: ترکیب وصفی/ گوشۀ قلب: ترکیب اضافی.

۲۰ -آدم‌های بد هم اگر خوب بشوند، خوب حق‌دارند یک خانۀ کوچک توی قلبم نداشته باشند…نه؟ تازه اگر آدم‌های بد هم خوب بشوند و بیایند توی قلب من، من فکر می‌کنم بازهم کمی جا باقی بماند… شاید برای جنگل‌ها، پرنده‌ها، کوه‌ها، ماهی‌ها، آهوها، فیل‌ها… و خیلی چیزهای دیگر…
نکته‌های ادبی: خوب، بد: تضاد/ من، خوب، بد: تکرار

۲۱ -عجیب است، واقعاً معلوم نیست این قلب است یا دریا! قلب به این کوچکی آخر چطور هیچ‌وقت پُر نمی‌شود؟ ها؟ خوب این به من مربوط نیست. شاید وقتی بزرگ بشوم بفهمم که چرا این‌طور است امّا حالا تا وقتی توی قلبم جا هست، باید آنجا را ببخشم به آدم‌های خوب و مهربان… قلب برای همین است دیگر؛ مگر نه؟
واژه‌های مهم: عجیب: شگفت‌انگیز، شگفت‌آور، مایۀ تعجّب و حیرت/ واقعاً: درواقع، در حقیقت، به‌راستی/ مربوط: مرتبط، وابسته، دارای ربط و پیوند/ مگر نه: آیا این‌طور نیست؟ البته این‌طور است.
نکتۀ ادبی: تشبیه «این قلب است یا دریا»
دانش زبانی: «عجیب است»، «واقعا معلوم نیست»، «این قلب است» «یا دریا [است]؟»، «قلب به این کوچکی آخِر چطور هیچ‌وقت پُر نمی‌شود؟»، «ها؟»: شش جمله هستند. «ها» شبه جمله است و یك جمله به شمار می‌آید.

نادر ابراهیمی: نادر ابراهیمی نویسنده و سینماگری است که با داستان‌های کودک و نوجوان فعالیت‌های فرهنگی‌اش را شروع کرد. کلاغ‌ها، دور از خانه، قصّه‌های ریحانه خانم، قصّۀ سار و سیب، نوسازی حکایت‌های خوب قدیم برای کودکان و… بعضی از کتاب‌های کودک و نوجوان اوست. نخستین کتابش را با اسم «خانه‌ای برای شب» در سال ۱۳۴۱ نوشت. پس از انقلاب، زندگی امام خمینی (ره) را بانام «سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما آمد» نوشت. وی در خردادماه سالِ ۱۳۸۷ درگذشت.

خودارزیابی درس ۶ فارسی هفتم

۱. چرا قلب آدم نباید خالی بماند؟
اگر قلب آدم مثل گلدان خالی خالی بماند، زشت است و آدم را اذیت می کند، ما باید افرادی را در قلبمان جای دهیم، چون یک قلب خالی هیچ احساسی نسبت به دیگران و چیزهای دیگر نخواهد داشت.

۲. چرا قلب به دریا تشبیه شده است؟ شما قلب را به چه چیزهایی تشبیه می کنید؟
چون دریا بسیار بزرگ است و به اندازه همه افرادی که می توانیم دوستشان داشته باشیم جا دارد و هرگز پر نمی شود. قلب را می توان به خورشید، بهار و آسمان نیز تشبیه کرد.

۳. به نظر شما چرا قلب نویسنده نمی توانست عموی پدرش را بپذیرد؟
زیرا عموی پدرش عاشق پول بود و بیشتر از مردم به پول خود اهمیت می داد و این باعث شد نویسنده از او عصبانی شود.

نوشتن درس ۶

۱. نمونه های تکرار را از درس پیدا کنید و بنویسید.
خیلی خیلی، کوچولو کوچولو، خدا خدا، جان جان، خالی خالی، تمام تمام، کوچک کوچک، درست، نصف، همه

۲. نهاد و مفعول هر جمله را مشخّص کنید.
– رزمندگان، دشمن را از خاک ما بیرون انداختند.
نهاد: رزمندگان / مفعول: دشمن
– من، عموی خوش اخلاقم را توی قلبم جا دادم.
نهاد: من / مفعول: عموی خوش اخلاقم
– همهٔ معلّم‌ها، بچّه‌ها را دوست دارند.
نهاد: همه معلم‌ها / مفعول: بچه‌ها

۳. با توجه به معنی جمله ها، واژه های مناسب را در جای خالی قرار دهید.
الف) مادر بزرگ درباره حیات گل های باغچه با نوه‌اش در حیاط خانه گفت‌وگو می کرد. (حیاط، حیات)
ب) مراقب پول های خُرد خود باشیم و از خورد و خوراک های بیهوده پرهیز کنیم. (خورد، خُرد)

۴. جدول زیر را حل کنید.

۱) جمله‌ای که برای بیان احساسات، عواطف، آرزو و … بیان می‌شود: جمله عاطفی
۲) برای اشاره به دور به کار می‌رود: آن
۳) «مکان»: جا
۴) ضمیر اوّل شخص مفرد: من
۵) «اگر» دم بریده: اگ
۶) از آن طرف بخوانید، یکی از دو جنس بشر است: نز
۷) مخفّف «اگر»: ار
۸) مخفّف «ماه»: مه
۹) یکی از سوره‌های قرآن: انعام
۱۰) همان گزارش است: گزاره
۱۱) جمع «یار» است: یاران
۱۲) بخشی از جمله است: نهاد

 

2 3 آرا
امتیاز شما به این مطلب
اشتراک جهت
اطلاع از
guest

8 دیدگاه ها
جدیدترین
قدیمی ترین بیشترین رای
بازخورد داخلی
مشاهده همه دیدگاه ها
دبیر ادبیات
کاربر مهمان
دبیر ادبیات
15 روز قبل

بسیار عالی وواضح

روزبه
کاربر مهمان
روزبه
1 ماه قبل

عالی

آدم خوبی هستم
کاربر مهمان
آدم خوبی هستم
1 ماه قبل

هععع ……
عالی 😔😒

!!---
کاربر مهمان
!!---
4 ماه قبل

لطفا هم خانواده ها را هم بگذارید

معینی
کاربر مهمان
معینی
5 ماه قبل

بسیار کامل بود🌺🍃🌿
مریی
خوب

موسوی
کاربر مهمان
موسوی
4 ماه قبل
پاسخ دادن به  معینی

عالی

معینی
کاربر مهمان
معینی
5 ماه قبل

عالیی

تورو سننه قربونت برم 🙂
کاربر مهمان
تورو سننه قربونت برم 🙂
6 ماه قبل

عالی خیلی کامل بود 👌

8
0
دیدگاه خود را درباره ی این پست با ما به اشتراک بگذاریدx