درس ۳ هفتم: نسل آینده ساز

درس سوم: نسل آینده ساز

فصل دوم: شکفتن

منتظران بهار، فصل شکفتن رسیـد
مژده به گل‌ها برید، یـــار به گلشن رسید
بیدل دهلوی

واژه‌های مهم: مژده: نوید، خبر خوش، بشارت/ گلشن: گلزار، گلستان.
نکته‌های ادبی: شکفتن و گلشن: قافیه/ رسید: ردیف/ مراعات نظیر: بهار، شکفتن، گل و گلشن./ تشخیص: مژده دادن به گل‌ها.
دانش زبانی: منادا: منتظران بهار/
نهاد:
۱. «فصل شکفتن»: در مصراع نخست؛
۲.«شما:: نهادِ جملۀ «مژده به گل‌ها برید»؛
۳. «یار» نهادِ جملۀ «یار به گلشن رسید».
معنا: ای کسانی که چشم‌انتظار رسیدن فصل بهار بودید، اکنون فصل شکوفایی فرارسید. به گل‌ها مژده (نوید) دهید که یار (بلبل) وارد گلستان شده است.

بیدل دهلوی (۱۱۳۳- ۱۰۵۴ه.ق.): شاعر پرکار قرن یازدهم و دوازدهم هجری قمری است. وی در عظیم‌آباد هند به دنیا آمد و از شاعران بزرگ فارسی‌زبان به شمار می‌آید. شیوه بیان و زبان شعری بیدل، پیچیدگی خاصی دارد.

درس سوم: نسلِ آینده‌ساز

بند ۱: جوان و نوجوان، چشمۀ جوشان نیرو و استعداد است. جوان، یعنی آینده. جوان خوب برای یک کشور، یعنی آینده خوب. جوانان و نوجوانان ما اهل فکر کردن و دریافتن و تحلیل کردن [هستند]؛ این هم امتیاز دیگری است.
واژه‌های مهم: جوشان: جوشنده، زاینده/ استعداد: توانایی درونی، قابلیت/دریافتن: درک کردن، فهم/ تحلیل: بررسی، پردازش، حل کردن، تجزیه کردن/ امتیاز: برتری، مزیّت.
نکتۀ ادبی: جوان و نوجوان چشمۀ جوشان نیرو و استعداد است: تشبیه.
دانش زبانی: نهاد: ۱. جوان و نوجوان ۲. جوان ۳. جوان خوب ۴. جوانان و نوجوانان ما ۵. این/ مسند: چشمۀ جوشان نیرو و استعداد.
نشانۀ نگارشی قُلّاب [  ]: از قلّاب، زمانی استفاده می‌شود که واژه یا واژه‌هایی را به متن اصلی اضافه کرده باشیم؛
نمونه: جوانان و نوجوانان ما اهل فکر کردن، دریافتن و تحلیل کردن [هستند]

بند ۲: همۀ آنچه در تحلیل‌های دشمنان این ملت و این کشور به‌عنوان نقطۀ مرکزی مشاهده می‌شود، این است که این نسل جوان و پُرشور و آینده‌ساز را از راه‌های مختلف برای ساختن ایران آباد و آزاد و مؤمن و پاکیزه آینده ناتوان کنند؛ اما به‌رغم تلاش‌های دشمنان، واقعیت، عکس این است. من به‌هیچ‌وجه قبول نمی‌کنم حرف‌ها و تحلیل‌های کسانی را که گاهی در برخی از مطبوعات یا رسانه‌ها از انحراف نسل جوان سخن می‌گویند؛ این‌طور نیست. اگر گاهی اشتباه و خطایی از جوان سر بزند، با توجه به دل‌پاک و نورانی جوان، این اشتباه کاملاً قابل جبران است. این‌ها چرا صالح و پاک‌دامنی و پارسایی و صداقت جوانان را نمی‌بینند؟ چرا شور و شعور جوانان را نمی‌بینند؟
واژه‌های مهم: نَسل: فرزندان، دودمان، نژاد/ مؤمن: باایمان/ به‌رغم: برخلافِ، باوجود/ عکس: برعکس، مخالف/ به‌هیچ‌وجه: به هیچ صورت، اصلاً/ مطبوعات: روزنامه‌ها و مجلات/ رسانه‌ها: دستگاه اطّلاع رسانی مانند، تلویزیون، رادیو و…/ انحراف: منحرف شدن، کج روی، از راه راست خارج شدن/ خطا: اشتباه/ جبران: تلافی/صلاح: درستکاری، نیکی، درستی/ پاک‌دامنی: پارسایی، نجابت، دوری از گناه/ صداقت: راست‌گویی، درستکاری/ شور: شوق، هیجان، اشتیاق/ شعور: درک و فهم.

بند ۳: متخصّصان و دانشمندان جهانی مجبور شده‌اند اعتراف کنند که جوانان ما با پشتوانۀ ایمان و همت و غیرت توانسته‌اند استعداد جوشانِ پنهان خود را آشکار کنند.
واژه‌های مهم: متخصص: کارشناس، فردِ دارای تخصص/ اعتراف: اقرار، به زبان آوردن حقیقت/ پشتوانه: تکیه‌گاه/ همت: اراده، تلاش، پشتکار/ غیرت: مردانگی، تعصّب، آبرو.
نکتۀ ادبی: تضاد: آشکار و پنهان.

بند ۴: وقتی جوان‌های ما خرمشهر را باز پس گرفته بودند، اوایل ریاست جمهوری بنده بود. یک هیئت جهانی به ایران آمد و رئیس آن به من گفت: «امروز در دنیا وضع شما با یک سال پیش از زمین تا آسمان تفاوت کرده است.» راست می‌گفت. دنیا باور نمی‌کرد جوانان ما، بسیجیان ما و ارتش ما بتوانند خرمشهر را باآن‌همه استحکاماتی که دشمن و پشتیبانانش درست کرده بودند، پس بگیرند.
واژه‌های مهم: اوایل: جمعِ اوّل به معنیِ ابتدا/ هیئت: گروه/ وضع: موقعیت، وضعیت/ باور: اعتقاد، یقین، ایمان/ استحکامات: موانع محکم و بناهای مستحکم برای ممانعت از ورود دشمن و راندن آنان/ پشتیبان: حامی، حمایت‌کننده.
نکته‌های ادبی: تضاد: زمین و آسمان/ کنایه: «زمین تا آسمان فرق کرده» کنایه از اینکه به‌کلی تغییر کرده است.

بند ۵: جامعۀ ما بحمدالله از میلیون‌ها جوان دختر و پسر برخوردار است؛ این مایۀ افتخار برای ملّت ماست. این ملّت باید به وجود این‌همه جوان، این‌همه استعداد و این‌همه دل‌پاک و نورانی ببالد. جوان هم باید به کشور خود، به انقلاب خود، به‌نظام اسلامی خود و به پرچم برافراشتۀ اسلام خود ببالد و آینده را بسازد. آینده با حرف ساخته نمی‌شود؛ با کار هوشمندانه و مؤمنانه ساخته می‌شود. باید کارکنید؛ آن‌هم کار هوشمندانه و برخوردار از پشتوانۀ ایمان.
واژه‌های مهم: بِحمدالله: به شکر خدا/ برخوردار: بهره‌مند/ مایه: باعث، سبب، دلیل/ بِبالد: افتخار کند/ نظام: نظم و آراستگی، در اینجا حکومت/ انقلاب: دگرگونی/ برافراشته: بالا رفته، بلند شده.

بند ۶: به شما جوانان هم به‌عنوان فرزندان عزیز و پاره‌های دل این ملت … می‌گویم؛ عزیزان من! کارکنید. امروز دشمنان نمی‌خواهند دانشگاه و درس و مدرسه و معلّم باشد. دشمنان ما نمی‌خواهند میلیون‌ها جوان با درس خواندن و حفظ ایمان و رستگاری و پارسایی و پاک‌دامنی‌شان، در این منطقه فردای شکوهمندی را برای ایران مقتدر به وجود بیاورند.
واژه‌های مهم: رستگاری: رهایی، پیروزی/ پارسایی: تقوا و پرهیزکاری/ شکوهمند: باشکوه/ مُقتدر: قدرتمند.
نکته‌های ادبی: پاره دل: کنایه از عزیز و گران‌قدر بودن.

بند ۷: ایمان و پاک‌دامنی‌تان را حفظ کنید، درستان را خوب بخوانید و جوانی‌تان را قدر بدانید. این نیرو و این نشاط باید در راه به دست آوردن این ارزش‌های والا خرج شود؛ وقتش هم الان است. شما امروز در سال‌های طلایی عمر خود قرار دارید و خدای متعال هم به شما کمک خواهد کرد. از این فرصت خوب زندگی و از دامان گرم و مهربان نظام اسلامی و انقلاب اسلامی -که بحمدالله توانسته این‌همه جوان مؤمن و خوب را در درون خود پرورش دهد- بهترین استفاده را بکنید.
از بیانات رهبر معظّم انقلاب اسلامی در دیدار با دانش آموزان
واژه‌های مهم: حفظ: نگهداری/ قدر: ارزش/ نشاط: شادابی، طراوت/ والا: برتر، ارزشمند/الان: اکنون/ طلایی: باارزش، ارزشمند/ مُتعال: بلندمرتبه، والا/ بحمدالله: با سپاس از خدا، شکرِ خدا/ بیانات: سخنان/ معظّم: بزرگ، بزرگوار.
نکته‌های ادبی: دامان گرم و مهربان انقلاب اسلامی: آرایۀ تشخیص.

خودارزیابی درس سوم فارسی هفتم

۱. امتیازات یک نوجوان و جوان خوب را از دیدگاه رهبر معظّم انقلاب، بیان کنید.
آنها چشمه‌ی جوشان نیرو و استعداد هستند. اهل فکر کردن، دریافتن و تحلیل کردن هستند، پاکدامن و پارسا و با صداقت هستند و شور و شعور دارند.

۲. منظور از عبارت «آینده با حرف ساخته نمی شود» چیست؟
یعنی اینکه با حرف زدن نمی توان پیشرفت کرد. برای پیشرفت کردن و ساختن آینده باید کار کرد و با عمل و کار هوشمندانه می توان آینده را ساخت.

۳. شما ویژگی های برجسته جوان امروز ایرانی را چه چیزهایی می دانید؟
تلاش، همت و پشتکار، اعتماد به نفس و ایمان قلبی، صداقت و تلاش 

فعالیت نوشتن درس سوم فارسی هفتم

۱.در بند چهارم درس «فعل»ها را مشخّص کنید و بنویسید.
باز پس گرفته بودند – بود – آمد – گفت – تفاوت کرده است – می گفت – باور نمی کرد بتوانند – درست کرده بودند – پس بگیرند

۲. با توجّه به معنی و مفهوم جمله، گزینه صحیح را انتخاب کنید.
الف) اینها چرا صلاح و پاکدامنی و پارسایی جوانان را نمی‌بینند؟ (سلاح، صلاح)
ب) بحمدالله برخورداری از میلیون‌ها جوان دختر و پسر مایه افتخار برای ملتّ ماست. (مایع، مایه)

۳. برای هر یک از واژه های زیر، یک هم خانواده بنویسید.
مقتدر ← اقتدار، قادر
متعال ← تعالی، عالی
نظام ← ناظم، نظم، منظّم
متخصّص ← تخصص، اختصاص

دانش زبانی و ادبی

نکتۀ اوّل
مهم‌ترین بخش جمله که معمولاً در پایان آن می‌آید و مفهوم انجام گرفتن کاری یا روی دادن حالتی یا نسبت دادن صفتی به کسی یا چیزی را در یکی از سه زمان گذشته، حال یا آینده را نشان دهد، فعل نامیده می‌شود. علاوه بر این در فعل مفهوم: شخص، مفرد و جمع بودن وجود دارد؛ پس فعل، بخش اصلیِ معناییِ جمله است.

نکتۀ دوم
به این جمله‌ها توجّه کنید:
۱ جوان و نوجوان ما بااستعداد است.
۲. جوان و نوجوان، چشمۀ جوشان نیرو و استعداد است.

۱.به شما جوانان این ملّت می‌گویم.
۲. به شما جوانان به‌عنوان فرزندان عزیز و پاره‌های دل این ملّت می‌گویم.

جمله‌های شماره ۱ و ۲ هر دو پیام یکسانی دارند؛ امّا جمله‌های دوم زیباتر و دلپذیرتر است. دلیل زیبایی جمله‌های دوم چیست؟ هرگاه بخواهیم مقصود خود را بیان کنیم، از زبان استفاده می‌کنیم؛ در جمله‌ها و عبارت‌های زبانی، ساده و مستقیم، منظور خود را بیان می‌کنیم. اگر بخواهیم همان مقصود و منظور را زیباتر و تأثیرگذارتر بگوییم، از ادبیات بهره می‌گیریم. در جمله‌ها و عبارت‌های ادبی، از خیال و احساس بهره می‌گیریم. آرایه‌های ادبی مانند تشبیه، تشخیص، کنایه و… سبب زیبا و تأثیرگذار شدن جمله‌ها و عبارت‌ها می‌شوند.

شعرخوانی: توفیق ادب

قالب شعر: مثنوی یا دوتایی
سراینده: مولوی
مولانا جلال الدّین محمّد بلخی (۶۷۲–۶۰۴ ه.ق): معروف به مولوی یا مولانا عارف و شاعر بزرگ ایرانی قرن هفتم است. کتاب عظیم مثنوی معنوی با ۲۶۰۰۰ بیت گنجینه‌ای از معارف اسلامی است. مهم‌ترین آثار او مثنوی معنوی و دیوان شمس است. آرامگاه وی در شهر قونیۀ ترکیه قرار دارد.

  1. ای خدا ای فضل تو حاجت‌روا
    با تو یاد هیچ‌کس نبود روا

    واژه‌های مهم: فضل: بخشش/ حاجت: نیاز/ در این بیت روا در مصراع اوّل به معنای «برآورده کردن» است و در مصراع دوم به معنای «شایسته».
    نکتۀ ادبی: روا و روا: قافیه (به دلیل آنکه معنای واژه «روا» در پایان مصراع نخست، با همین کلمه در پایان مصراع دوم متفاوت است، می‌توانند هم‌قافیه شوند.)
    معنا و مفهوم: ای خدایی که لطف و احسان تو نیاز همه موجودات را برآورده می‌کند، باوجود تو، یادِ هیچ‌کسی شایسته نیست (مفهوم کلی: لطف و بخشش و ضرورتِ یاد خدا).
  2. قطره دانش که بخشیدی ز پیش
    متّصل گردان به دریاهای خویش
    واژه‌های مهم: متصل کن: وصل کن، پیوند بده.
    نکته‌های ادبی: پیش و خویش: قافیه/ قطره دانش: تشبیه (اضافۀ تشبیهی)/ قطره نماد کمی و دریا نماد بسیاری است./ قطره و دریا: مراعات نظیر و تضاد.
    معنا و مفهوم: ای خدا، دانش اندکی را که به ما بخشیده‌ای، به دریای بی‌کران علم خود متّصل کن (خدایا، دانش ما را بیشتر کن).
  3. صد هزاران دام و دانه است ای خدا
    ما چو مرغان حریصی بینوا
    واژه‌های مهم: حریص: طمع‌کار، آزمند/ مرغ: در گذشته به معنای «پرنده» بوده است. امروزه به یک نوع پرنده خانگی گفته می‌شود/ بینوا: فقیر، تهیدست.
    نکته‌های ادبی: خدا و بینوا: قافیه/ تشبیه: در این بیت، ما انسان‌ها به پرندگان حریص و بیچاره تشبیه شده‌ایم. ما: مشبّه؛ مرغان: مشبّه به/ دام: نماد مشکلات و گرفتاری‌های این دنیا/ دانه: نماد نعمت‌ها و لذّت‌های دنیوی/ دام، دانه و مرغ: مراعات نظیر.
    معنا و مفهوم: ای خدا، در راهِ زندگی ما هزاران گرفتاری وجود دارد و ما همچون پرندگانی طمع‌کار و بیچاره هستیم.
  4. گر هزاران دام باشد هر قدم
    چون تو با مایی نباشد هیچ غم
    واژه‌های مهم: قدم: گام/ غم: اندوه، ناراحتی.
    نکته‌های ادبی: قدم و غم: قافیه/ دام: کنایه از مشکلات و گرفتاری‌های دنیایی.
    معنا و مفهوم: اگر گرفتاری فراوانی جلوی راه ما باشد، وقتی تو با ما باشی (همراه و یارمان باشی) هیچ غمی نداریم. (مفهوم کلی: اهمیت همراهی با خدا)
  5. از خدا جوییم توفیق ادب
    بی‌ادب محروم شد از لطف رب
    واژه‌های مهم: جوییم: می‌جوییم، جست‌وجو و طلب می‌کنیم/ توفیق: سازگاری، مدد کردن/ محروم: بی‌نصیب، بی‌بهره/ رب: پروردگار.
    دانش ادبی: ادب و رب: قافیه.
    معنا و مفهوم: از خدا می‌خواهیم که در ادب‌آموزی ما را یاری دهد؛ زیرا انسانِ بی‌ادب از لطف و بخشش خدا بی‌نصیب است.
  6. بی‌ادب تنها نه خود را داشت بــد
    بلکه آتش در همه آفاق زد
    واژه‌های مهم: آفاق: جمعِ افق (افق: گوشه و کناره آسمان، کرانۀ آسمان) آفاق در این بیت یعنی همه‌جا.
    نکته‌های ادبی: بد و زد: قافیه/ منظور از آتش در مصراع دوم اخلاق و رفتار بد و همچنین فساد و تباهی است.
    معنا و مفهوم: آدم بی‌ادب نه فقط به خودش بدی می‌کند، بلکه بدی او همۀ جهان را نیز در برمی‌گیرد.
3.7 6 آرا
امتیاز شما به این مطلب
اشتراک جهت
اطلاع از
guest

0 دیدگاه ها
بازخورد داخلی
مشاهده همه دیدگاه ها
0
دیدگاه خود را درباره ی این پست با ما به اشتراک بگذاریدx